حِضانَت يك واژهٔ عربي است. اين واژه، مصدر ثلاثي مجرد از ريشهٔ «حضن» است. مردمان عرب، اين واژه را در زماني به كار ميبردهاند كه ميخواستند براي نمونه حالت مرغي را بيان كنند كه جوجههايش را كه خيلي ضعيف بودند، براي صيانت از پرندگان شكارچي و موجودات مزاحم و همچنين خوراك دادن، به زير پر ميگيرد [۱] و هر كس بخواهد به اين جوجهها دستدرازي كند، مرغ او را نوك ميزند و به طور خلاصه هر كاري كه مرغ بتواند، از بن جان براي سرپرستي جوجهها انجام دهد. حتي مردمان عرب، ممكن است اين واژه را در جايي به كار برده باشند كه مرغ يا به طور كلي، هر پرندهاي، تخمها را در زير پر گرفته باشد تا جوجه به عمل آيد. در فرهنگ لغت دهخدا٬ ذيل واژهٔ حضانت٬ چنين آمده:
ح ِ ن َ ] (ع مص ) حضن . در كنار گرفتن كودك را. پرورش دادن كودك را. پروردن بچه را. پروريدن طفل را. در كنار گرفتن كودك را و پرورش دادن او را. در بغل گرفتن صبي را. بچه پروردن . || دايگي كردن . (دهار) (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بيهقي ). دايگي . تربية الولد. (تعريفات جرجاني ). پرستاري . و صاحب كشاف الفنون گويد: بكسر حاء حطي و ضاد معجمه ، در لغت مصدر حضن الصبي است ، يعني كودك را پروريد،چنانكه در قاموس گفته و در شرع ، پرورش دادن مادر يادايه يا غير آنهاست كودك يا دوشيزه اي را كه كودك باشد. كذا في جامع الرموز. دايگي كردن و بچه ٔ غيري را شير دادن . (از لطائف و كنز و منتخب ، بنقل غياث ). دايگي و محافظت در تربيت و حفاظت . حضانت طفل (پسر يا دختر) در مدت دو سال شيرخوارگي با مادر است ، در صورتي كه با همان شرايط كه ديگران حاضر به نگهداري از طفل هستند او هم قانع باشد. و بعد از اين تا سن هفت سالگي نيز حضانت مادر باقي است اگر طفل دختر باشد. در صورت مرگ پدر تا سن بلوغ طفل، حق حضانت مادر باقي خواهد ماند اعم از اين كه طفل، دختر باشد يا پسر : اين حضانت ديد با صد رابطه كه بپروردم ورا بي واسطه . مولوي . || زير بال گرفتن مرغ بيضه و جوجه را. || دور كردن كسي را از كار. واداشتن كسي را از حاجت وي . (تاج المصادر بيهقي ). دور كردن كسي را از كاري . بازداشتن . (دهار).
چهارشنبه ۱۹ مهر ۹۶ | ۱۶:۱۱ ۱۲ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است